یادوار‌ه‌ها

یادوار‌ه‌ها

زندگی: اشکی که خشک می شود، لبخندی که محو می شود، یادی که می ماند.
یادوار‌ه‌ها

یادوار‌ه‌ها

زندگی: اشکی که خشک می شود، لبخندی که محو می شود، یادی که می ماند.

12 اکتبر.... دریاچه رفتیم و سط آب...

اولین باری رفتیم دریاچه، 12 اکتبر، آب آنجا خیلی سرد بود. ما وسط آب رفتیم، روی سنگها پا گذاشتیم، هیچکدام اما انفجار نکرد....

به یاد ماندنی بود. ضمن اینکه مردمان دیگری از کشورهای دیگری نیز با ما بود. دو اتوبوس دانشجو با هم رفته بودیم، ولی آنجا هرکس خودش بود و دوستانش. رفتیم اطراف قدم زدیم، یک روز به یاد ماندنی بود. این هم یک عکس از همان سفر و رفتن بین آب..... واه! چه سرد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد