یادوار‌ه‌ها

یادوار‌ه‌ها

زندگی: اشکی که خشک می شود، لبخندی که محو می شود، یادی که می ماند.
یادوار‌ه‌ها

یادوار‌ه‌ها

زندگی: اشکی که خشک می شود، لبخندی که محو می شود، یادی که می ماند.

بهتر می‌شود

امروز صبح که آمدم برخلاف روزهای قبل، از اول صبح کارم را شروع کردم. کمی هم کار کردم. نتیجه هم داشت. قبلا که می آمدم بیشتر از دو ساعت فقط اخبار را مرور می کردم و در نتیجه پیش وجدان خودم هم شرمنده بودم. مدتی است که سعی می کنم این کار را نکنم ولی نمی شد (هنوز هم نشده چندان). منتها امیدوارم آهسته آهسته به کارهای اصلی ام تمرکز کنم و حتما تلاش می کنم این کار را بکنم. 

همین نوشتن وبلاگ و اینکه مدام می نویسم که من می خواهم تمرکزم روی کارهای اصلی ام باشد هم تا حدی کمک کرده، واقعا به سمت کارهای اصلی ام بروم. 

بازهم می نویسم. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد