یادوار‌ه‌ها

یادوار‌ه‌ها

زندگی: اشکی که خشک می شود، لبخندی که محو می شود، یادی که می ماند.
یادوار‌ه‌ها

یادوار‌ه‌ها

زندگی: اشکی که خشک می شود، لبخندی که محو می شود، یادی که می ماند.

انتقاداتی که نیستند و می کنیم!

برای رای زنی در مورد یک قطعنامۀ ایجاد صلح در نشست اعضای جامعۀ مدنی شرکت کرده بودیم، حین نظر دهی، نقد و اصلاح {قطعنامه} انتقاداتی که مطرح می شد از این قبیل بودند که، اینجا چرا به جای "به"، "بر" نوشته شده و آنجا چرا "کامه" اش در این قسمت گذاشته شده؟ چرا در این قسمت از آمار استفاده شده است؟ من از آماد و ارقام خوشم نمی آید!! بناءً این ماده غلط است. آن مادۀ دیگر به خاطر آن "کامه" اش غلط  است و همینطور.....

من گفتم مگر کارها اینجا برای سلیقۀ و دلخوشی شما جنابعالی است که از آمار خوشت نمی آید بناءً باید حذف شود؟ این چه نقدی است؟ من خوشم نمی آید. چه می شود اگر خوش شما بیاید یا نیاید اصلاً؟ با واقعیت ها و مسائل اجتماعی برخورد عاطفی می کنیم. این کار غلط است. ضمن اینکه انتقادهایی از این که اینجا املاء غلط شده و بناءً همه چیز غلط است از همان کارها و نقد های بیهوده ای است که معمولاً می کنیم. نتیجه ای هم نمی گیریم. کار غلط می کنیم، بعد که نتیجه نداد می گوئیم، واه! خسته شدیم از بس کار کردیم و نتیجه نگرفتیم.....

کار غلط خود نتیجه نمی دهد.

خاطره ای از گذشته

25/4/2011

کابل

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد